فصل اول:
معرفی تحقیق
- مقدمه
- تعریف موضوع
- بیان مساله
- اهداف تحقیق
- اهمیت و ضرورت تحقیق
- فرضیههای تحقیق
- تعاریف عملیاتی متغیرها و واژههای اصلی تحقیق
مقدمه:
تحولی ژرف در شرف وقوع است. تحولی که در سالهای آینده جامعه صنعتی را
اساساً دگرگون خواهد نمود. این تحول ویژه، نتیجه پیشرفتهای سریع و بیسابقه
تکنولوژی اطلاعات در سالهای اخیر است. پیشرفت علم و دانش در سالهای اخیر
دستاوردهای فراوانی را برای انسان به همراه داشته است. آخرین پیشرفتها در
زمینه ارتباطات، مخابرات، ماهوارهها، کامپیوترها، مسافرتهای فضایی، مهندسی
ژنتیک و سایر علوم، نوید بخش تحولات بیشتر در قرن آینده است. (فقیه و
سرافراز، 1372، ص 22)
الوین تافلر در کتاب جابجایی در قدرت به عناصر سه گانه قدرت اشاره میکند که عبارتند از:
خشونت، ثروت و دانایی. بدین معنا که اگر در زمان انقلاب صنعتی، قدرت
سرمایه یا ثروت حرف اول را در جهان آنروز میزد ولی امروزه این قدرت، مفهوم
دانایی است که حرف اول را در جهان خواهد زد. به زعم تافلر بر خلاف دهههای
قبل این قدرت زور یا بازو نیست که تعیین کننده قدرت جهانی یا گوینده حرف
اول در جهان است بلکه این دانایی و اطلاعات بشری است که میتواند تکلیف
ابرقدرت آینده را در جهان آینده روشن کند در نتیجه سرمایهگذاریهای
انفعالی و اقتصادی در این قرن در مقابل سرمایهگذاریهای اطلاعاتی و علمی
بسیار ناچیز و کم و کمتر خواهد شد. تافلر علت فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی
را نیاز اطلاعاتی او به تکنیکها و فنون اطلاعاتی پیشرفته در زمینه تکنولوژی
نظیر کامپیوتر میداند و همچنین علت قدرتمندی ژاپن در صحنه جهانی امروز و
آینده را بعلت برخورداری از نظام اطلاعاتی و دانایی دقیق در صحنه جهانی
میداند و یا علت ابرقدرت شدن احتمالی اروپا در یکی کردن قدرت تحقیق و
توسعه و جمعآوری توان اطلاعاتی و دانایی خود در زمینه پیشرفت و تکنولوژی
میداند. (تافلر، 1370، ص 90)
عصر اقتصاد خود معیشتی و کشاورزی با بهرهگیری از روشهای مبتدی مانند
نیروی فیزیکی انسان و حیوان نقش اقتصادی خود را ایفا کرد و عصر انقلاب
صنعتی نیز بر پایه بهینه سازی روش تولید انبوه با استفاده از نیروهای محرکه
و بهرهگیری از منابع انرژی شکوفایی خود را نمایان ساخت. اما اکنون عصر
اطلاعات است که هسته و یاخته اساسی آنرا توانهای رایانهای و شبکههای
ارتباطی تشکیل میدهد در این دوران هدف اساسی بر افزایش توان فکری و
اطلاعاتی و ارتباطی جامعه قرار دارد که محصول چنین ساختاری افزایش آگاهی
اجتماعی و برقراری تعادل در دانش عمومی و بهرهگیری از فناوریهاست و از
آنجایی که بهرهگیری از رایانهها از دهه 50 آغاز شده. اهمیت این فناوریها
بر همگان اثبات شده است. (مومنی، 1380، ص 664)
نگرش جدیدی که بر دنیای پست مدرن[1] حاکم است نشان میدهد که خواستههای
اقتصاد پویا و سازمانهای جدید و در حال تحول مستلزم ایجاد ساختارهای جدید
اجتماعی، سبکهای رهبری جدید و همچنین رهیافتهای نوین در ساختار سازمانی است
و همه ناشی از سیل عظیم تولید و گسترش اطلاعات در عصر حاضر است که سازمان
را مجبور به نگرش مجدد در عملکرد و فعالیتهایش میکند.
تعریف موضوع:
دوران جدید که به عصر اطلاعات یا انفورماتیک معروف شده نوید دهنده جهانی
نو با شیوههای نوین بکارگیری اطلاعات است. تاثیر شگرفی که فناوری
اطلاعات[2]در دو دهه اخیر بر کار و زندگی بشر گذاشته در خلال تمدن چندین
هزار ساله او سابقه ندارد. IT یا بعبارتی کاربرد علمی نظامهای کامپیوتری
توانسته علوم مختلف را یاری دهد که هر یک گامی بلندبر داشتهاند. (فلاح
همتآبادی، 1382، صفحه 3)
سازمانها نیز در این دوران به مثابه «مغزهای پردازش کننده اطلاعات»[3]
در نظر گرفته میشوند. سازمانها سیستمهای اطلاعاتی هستند. هر جنبهای از
عملکرد سازمان بستگی به پردازش اطلاعات دارد و مدیران تصمیمات خود را از
طریق پردازش اطلاعات اتخاذ میکنند. با پیدایش اینترنت و اینترانت سازمانها
مترادف با جریان اطلاعات گردیدهاند. (مورگان به نقل از وارث 1380، صفحه
124)
همچنین در سازمانهای امروزی مدیران مجهز به رایانههای شخصی شدهاند که
نه تنها امکان دسترسی به پایگاههای مرکزی دادهها را برای آنها فراهم
میکند بلکه به آنها اجازه میدهد که خود اطلاعاتی را ایجاد نموده و در
پایگاههای اطلاعاتی ذخیره نمایند. مدیران در جوامع کنونی در جمعآوری
اطلاعات و ذخیرهسازی آن روی به عدم تمرکز آوردهاند. در ده سال آینده
یافتن مدیری که بطور منظم از کامپیوتر برای نظارت بر فعالیتهای سازمانی خود
و همچنین جمعآوری اطلاعات اولیه برای تصمیمگیری استفاده نکند غیرعادی
بنظر خواهد آمد غیر معقول نیست که پیشبینی کنیم در آینده بسیار نزدیک
سازمانها بر اساس شبکه اطلاعاتی خود ساختاربندی خواهند شد. در آینده مدیران
با استفاده از سیستم اطلاعاتی قادر خواهند شد که به طور اثربخش فعالیتها
را هماهنگ و کنترل نمایند و نیاز به دوائر ستادی و تعداد زیادی از مدیران
میانی را کاهش دهند. استیفن را بینز در کتاب تئوری سازمان برخی از تبعات
انقلاب حاصله در فناوری اطلاعاتی که امکان وقوع آن هست را بدین گونه بر
میشمارد:
1- بوجود آمدن ترکیبی از تمرکز و عدم تمرکز در سازمان
2- بوجود آمدن سازمانهای تختتر (سطحتر)
3- امکان کار کردن دهها میلیون نفر از کارگران و کارمندان در منزل
(رابینز، 80، ص 417)
بنابر شواهدی که ارائه گشت امروزه IT بعنوان ابزار استراتژیک مطرح است.
در این شرایط حساس که کشورهای صنعتی سخت غرق در انقلاب ناشی از فناوریهای
اطلاعاتی، کامپیوتر و میکروالکترونیک هستند کشورهای در حال توسعه در حاشیه
قرار میگیرند. ولی در آینده این کشورها یا با بدست آوردن و بکارگیری دانش
در جهت سرعت بخشیدن به حرکت چرخهای اقتصادی و اجتماعی خود جلو خواهند رفت
یا در بازار رقابت فشرده و در حال افزایش جهانی واپس خواهند رفت.
بیان مساله:
فنآوری اطلاعات در عصر انفجار اطلاعات با سرعتی فزاینده در حال پیشرفت و
دگرگونی است. سیستمهای مختلف رایانهای هر روزه در نهادهای مختلف اقتصادی
اجتماعی و صنعتی و اداری جهان پیشرفته، بیشتر و بیشتر ریشه دوانیده و در
روند تصمیمگیریهای درون سازمان تحولات اساسی ایجاد میکنند. بهرهگیری از
امکانات ناشی از توسعه سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر کامپیوتر برای تسریع در
عملیات اداری و عرضه سریع و مقرون به صرفه خدمات و محصولات تولیدی
سازمانها، باعث شده است که در کشورهای توسعه یافته اینگونه سیستمها تقریباً
در بیشتر رشتهها بکار گرفته شوند. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای در
حال توسعه و از جمله کشورمان ایران سازمانها تمایل زیادی برای بهرهگیری و
استفاده از این فناوریهای اطلاعاتی از خود نشان میدهند. با در نظر گرفتن
این موضوع که در آینده هیچ عاملی مانند فناوری اطلاعات قادر به تغییر طراحی
سازمانها نخواهد بود. تحقیق در این زمینه امری ضروری خواهد بود. از طرفی
دیگر با توجه به تمایل سازمانهای کشور ما جهت استفاده از فنآوریهای
اطلاعاتی لازم است مدیران پیشاپیش از اثراتی که احتمالاً این فناوریها بر
سازمان، افراد و… میگذارند آگاهی یافته و با چشمانی کاملاً باز فنآوریهای
اطلاعاتی را وارد سازمان کرده (متناسب با سطوح مدیریت و مهارت کاربران) و
از آنها استفاده نمایند. با در نظر گرفتن این موارد در تحقیق حاضر به بررسی
اثرات ناشی از کاربرد فنآوریهای اطلاعاتی در سازمان بر ساختار سازمانی
خواهیم پرداخت و به این سوال اساسی پاسخ خواهیم داد که: کاربرد فنآوری
اطلاعات چه اثراتی بر ساختار سازمانی دارد؟
اهداف تحقیق:
هدف اولیه تحقق ارائه چهارچوبی از میزان و چگونگی اثرگذاری فنآوری
اطلاعات بر ساختار سازمانی میباشد که این موضوع به مدیران کمک خواهد کرد
تا نسبت به اثرات فناوری اطلاعات بر ساختار سازمان آگاهی یابند و به آنها
در جهت حل مشکلات سازمان (از نظر ساختاری) یاری خواهد رساند.
دوم: شناخت بهتر فناوریهای اطلاعاتی و پیشرفتهای حاصله در این زمینه در جهت استفاده مدیران، دانشجویان و محققان.
سوم: بررسی رابطه میان فناوریهای اطلاعاتی و ابعاد ساختار سازمانی جهت استفاده مدیران، دانشجویان و محققان.
چهارم: بررسی وضعیت سازمان مورد مطالعه (شرکتهای سهامی بیمه ایران) از لحاظ بهرهگیری فناوریهای اطلاعاتی.
پنجم: فهم اینکه متغیر فناوری اطلاعات بر کدامیک از ابعاد ساختاری سازمانی بیشترین تاثیر را دارد.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
تا قبل از سال 1960 در روند سیر تکاملی تئوری سازمان ما شاهد این قضیه
هستیم که در آن دوران به سازمان بعنوان سیستمی بسته نگاه میشد که پدیدهای
بود جدا از محیط خارج از خود. با آغاز دهه 1960 و تحقیقات التون میو در
کمپانی وسترن الکتریک دیدگاه سیستم باز شروع به غالب شدن بر تئوری سازمان
کرد. در این دیدگاه سازمان پدیدهای است که با محیط بیرون خود ماده، انرژی و
اطلاعات تبادل میکند. در واقع کلید درک سازمان بعنوان سیستم باز واقف شدن
به این قضیه است که سازمان با محیط در تعامل است و اگر سازمان خواهان
اثربخشی خود است لازم است که سازمان خود را با محیط تطبیق دهد. این امر در
قالب سیستمهای باز نیاز به این دارد که سازمانها ساز و کارهای نظارت و
بازخورد را برای تعیین، تشخیص و درک محیط واحساس تغییرات حاصله در محیط
تعدیلات ضروری ایجاد کرده و توسعه دهند. بدون اطلاعات صحیح و کافی سازمان
در دریای عدم اطمینان غوطهور است و هر قدر بر پیچیدگی محیطی و سرعت و
شتاب تغییرات افزوده شود. عدم اطمینان زیاد میشود و تنها چیزی که میتواند
این عدم اطمینان را کاهش دهد اطلاعات است.
در دنیای امروز اطلاع رسانی بعنوان مجموعهای از روشها و ابزارهای که
ذخیرهسازی، سازماندهی، پردازش و بازیابی اطلاعات را در ابعاد گوناگون محقق
میسازد به منزله یک سرمایه ملی درآمده است و در حکم پشتوانهای برای نیل
به اهداف توسعه که نهایتاً پیشرفتهای صنعتی، فرهنگی و اقتصادی را به دنبال
خواهد داشت. مجموعه این ابزارهایی که منجر به ذخیرهسازی، سازماندهی،
پردازش و بازیافت اطلاعات در دنیای امروز شدهاند فناوری اطلاعاتی میباشد.
و از زمان مطرح شدن این قضیه بیش از چند دهه نمیگذرد چرا که تمایل و نیاز
به استفاده از فنآوری اطلاعاتی جدید بصورت موجی فراگیر در آمده است و
مدیران و سازمانهای کشورها از جمله کشورمان ایران را نیز متاثر ساخته است.
آنچه که تا چند سال قبل بعنوان یک مزیت رقابتی محسوب میشد امروزه بعنوان
یکی نیاز رقابتی مطرح میباشد و از حالت انحصاری که در قبل داشت بیرون آمده
و در اختیار همگان قرار گرفته است. نکته قابل توجه در استفاده از
فناوریهای اطلاعاتی در سازمانهای کشورهای در حال توسعه مساله کنترل معدودی
از کشورهای در حال توسعه بر فناوریهای جدید و نیاز به منابع مالی هنگفت در
اجرای تحقیقات مرتبط با فناوریهای اطلاعات میباشد که سبب گشته تا
پیشرفتهای حاصله در این زمینه مبتنی بر نیازهای کشورهای در حال توسعه
نباشد. با این وجود این کشورها برای ورود به عرصه رقابت جهانی و دنیای
فراصنعتی ناگزیر به بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی جدید بوده و هیچگونه
سستی در این زمینه توجیه پذیر نخواهد بود با توجه به هزینهبر بودن ابزارها
و تکنیکهای مربوط به کاربرد فناوریهای اطلاعاتی و ضعف مالی کشورهای در حال
توسعه آگاه نمودن مدیران سازمانها در این کشورها از اثرات فناوری اطلاعات
بیش از پیش ضرورت مییابد. در ضمن باید به این نکته نیز توجه داشت که خرید و
هزینههای مربوط به ابزارها و وسایل فناوریهای اطلاعاتی و رایانههای
پیشرفته تعیین کننده تحول و پیشرفت و توسعه سازمانی نیست و آنچه اهمیت دارد
چگونگی میزان کاربرد این فناوریها در سازمانهاست لذا در این پژوهش در پی
آنیم تا این بینش را فراروی مدیران قرار دهیم که اثرات ناشی از کاربرد این
فناوریهای اطلاعاتی بر ساختار سازمانی (ابعاد ساختار سازمانی) چگونه خواهد
بود.
فرضیات تحقیق:
فرضیه اصلی تحقیق: بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ساختار سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اول: بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و پیچیدگی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و رسمیت سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و تمرکز سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه چهارم: بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و نسبت پرسنلی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
تعاریف عملیاتی متغیرها و واژههای اصلی تحقیق
- فناوری اطلاعات[4]:
عبارتست از مجموعهای از ابزارها و روشهایی که بعنوان نقطه همگرایی
الکترونیک و پردازش اطلاعات دانش جدیدی را برای گردآوری، ذخیرهسازی،
پردازش، سازماندهی، انتقال و نمایش اطلاعات در اختیار انسان قرار میدهد از
اینرو اصطلاح فناوری اطلاعات برای توصیف فناوریهایی بکار میرود که ما را
در راه ثبت، ذخیرهسازی، پردازش، بازیابی، انتقال و دریافت اطلاعات یاری
میکنند. این اصطلاح فناوریهای نوینی مانند کامپیوتر، انتقال از طریق فاکس،
میکروگرافها، ارتباطات از راهدور، میکروالکترونیکها، همچنین، فناوریهای
قدیمیتر نظیر سیستمهای بایگانی اسناد، ماشینهای محاسباتی مکانیکی و چاپ و
حکاکی را در بر میگیرد. (بهان، هولمز، 1377، ص 5)
منظور از فنآوری اطلاعات در این تحقیق میزان کاربرد مدیران شرکتهای
سهامی بیمه ایران از این نوع فنآوریها من جمله سیستمهای اتوماسیون اداری،
سیستمهای بایگانی، سیستم اطلاعات مدیریت، فناوریهای اینترنت و دیگر مواردی
است که در نتیجه نمرهدهی مدیران به پرسشنامهای که به همین منظور تهیه شده
است مشخص میشود.
- ساختار سازمانی[5]: ساختار سازمانی
راه یا شیوهای است که بوسیله آن فعالیتهای سازمانی تقسیم، سازماندهی و
هماهنگ میشوند. (اعرابی، 1376، ص 15) در این تحقیق 4 بعد از ابعاد ساختار
سازمانی یعنی پیچیدگی، رسمیت، تمرکز و نسبت پرسنلی شرکت سهامی بیمه ایران
بعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است و منظور از ساختار سازمانی
پاسخهایی است که مدیران شرکتهای سهامی بیمه ایران به دو پرسشنامه ابعاد
ساختار سازمانی رابینز و پرسشنامه محقق ساخته نسبت پرسنلی میدهند، خواهد
بود.
- پیچیدگی[6]:
پیچیدگی به میزان تفکیکی که در سازمان وجود دارد اشاره میکند تفکیک
افقی، میزان یا حد تفکیک افقی بین واحدها را نشان میدهد. تفکیک عمودی به
عمق یا ارتفاع سلسله مراتب سازمانی نظر دارد تفکیک بر اساس مناطق
جغرافیایی، به میزان پراکندگی واحدها و امکانات و نیروهای انسانی از لحاظ
جغرافیایی اشاره دارد.
- رسمیت[7]:
رسمیت به میزان یا حدی که مشاغل استاندارد شدهاند اشاره میکند.
(رابینز، 1380، ص 102-81)
- تمرکز[8]:
در سلسله مراتب اختیارات، تمرکز به آن سطح از اختیارات گفته میشود که
قدرت تصمیمگیری دارد، هنگامی که تصمیم در سطح بالای سازمانی گرفته میشود
آن سازمان متمرکز و هنگامی که تصمیمگیریها به سطوح پایینتر سازمان تفویض
گردد میگویند که سازمان غیر متمرکز است. (دفت، 1379، ص 31)
نسبتهای پرسنلی[9]:
این نسبت بیان کننده بکارگیری افرادی است که برای وظایف مختلف و دوایر
گوناگون به استخدام سازمان در میآیند. نمونههایی از نسبت پرسنلی عبارتند
از نسبت مدیریت، نسبت اداری، نسبت ستادی یا نسبت کارکنانی که دستمزد مستقیم
و کارکنانی که دستمزد غیرمستقیم میگیرند.
(همان ماخذ، ص 32)
منظور از هر چهار مقوله رسمیت، پیچیدگی، تمرکز و نسبتهای پرسنلی در این
پژوهش میزان امتیازی است که هر مدیر یا معاون به پرسشنامهای که برای سنجش
این مولفهها در نظر گرفته شده است میدهد، میباشد.
فصل دوم :
ادبیات نظری و تجربی تحقیق
1- قسمت اول: فنآوری اطلاعات
2- قسمت دوم: سازمان و ساختار سازمانی
3- قسمت سوم: پیشینه تحقیق
4- قسمت چهارم: تاریخچه و معرفی شرکتهای سهامی بیمه ایران
قسمت اول:
فنآوری اطلاعات
(IT)
مقدمه:
اطلاعات همانند خونی است که در کالبد سازمان جریان مییابد و به آن حیات
میبخشد، اطلاعات میتواند فرایند تصمیمگیری را در مورد ساختار، تکنولوژی
و نوآوری تغذیه نماید، و همچنین اطلاعات همانند یک رگ حیاتی است که سازمان
را به عرضه کنندگان مواد اولیه و مشتریان متصل میسازد، توسعه فنآوری
اطلاعات مانند کامپیوترها و وسایل ارتباط الکترونیکی ماهیت بسیاری از
کارهای دفتری را دگرگون کردهاند، شبکههای کار در خانه و خودکار شدن،
امکان محدود کردن بعضی بخشها و کاهش تعداد کارکنان سازمان را فراهم
آوردهاند. از این پدیدهها (فنآوری اطلاعات) ممکن است چنین استنباط شود
که سازمانهای بزرگ کوچکتر میشوند و گرایش بسوی انواع انعطافپذیرتر و
کوچکتر سازمان نیرومندتر میشود.
فنآوری اطلاعات همچنین میتواند منجر به تغییرات نسبتاً وسیعی در سطح
بینالمللی باشد. زیرا این فنآوریهای اطلاعاتی و کامپیوترها میتوانند
تاثیر شدیدی بر عملکردهای اقتصادی و اجتماعی و مناسبات جهانی داشته باشند.
هم در پیشبینیهای خوشبینانه از نظر ابعاد مثبت تاثیرات فنآوری اطلاعات بر
شیوههای زندگی و هم در بدبینیهای موجود نسبت به تاثیرات مخرب آن عناصری
از واقعیت نهفته است، به هر تقدیر، بر بازار کار و شیوه زندگی تاثیر خواهد
نهاد. در حال حاضر فنآوری اطلاعات مهمترین مسالهای نیست که یک کشور بخصوص
با آن روبرو باشد بلکه تجلی آن بعنوان سریعالتغیرترین عامل اقتصاد بسیاری
از کشورها، مسالهساز است. این فنآوری به سرعت در حال بهسازی و ارتقاست و
هزینهها با سرعت قابل توجه کاهش مییابند. دامنه کاربرد آن بسیار وسیع
است و در غالب صنایع تاثیرات آن بر قیمت تمام شده محصول از نظر سهم
هزینههای مربوط به نیروی انسانی از اهمیت بسیار برخوردار است.
همچنین کاربرد این فنآوریهای اطلاعاتی در سازمانها در حکم یکی از منابع
و دارائیهای با ارزش سازمانی است و انتخاب و تعیین استراتژی صحیح برای
کاربرد آن ضروری است.
البته در مرحله اول این مطلب برای بسیاری از مدیران سازمانها چندان
پذیرفتنی نیست و برخورد با اطلاعات در حکم منبعی همپایه همچون نیروی
انسانی، مواد اولیه، منابع مالی و … و گاه مهمتر از اینها، امر راحتی
نیست. حتی برای بسیاری از مدیران سطح اجرایی نیز، تلقی عنصری غیر ملموس در
حکم منبع اصلی امکانات حیاتی، مشکل است. اما اگر درست توجه کنیم میبینیم
که چطور این عناصر غیر ملموس، بر بالا رفتن بهرهوری و سوددهی هر سازمانی و
بهینهسازی اتخاذ تصمیمات مدیران راهبردی تاثیر میگذارند. اطلاعات در
حیات هر سازمانی میتواند نقش مهمی را بعهده داشته باشد. در واقع اطلاعات
وسیلهای است که امکان استفاده بهتر و مناسبتر از منابع ملموس سازمان را
برای مدیریت فراهم میآورد. اطلاعات در سازمان غالباً به شکل موثری اداره
نمیشود و با وجود آنکه در بسیاری از سازمانها، اطلاعات با فنآوری پیشرفته
همراه شد و نظامهای پیچیده خودکار برای خدمات اطلاعات[10] و همچنین
نظامهای خودکار دفتری و اداری[11] در سطح وسیع به کار گرفته میشوند، هنوز
در مورد مسئله مدیریت این نظامها و مراکز خدمات اطلاعاتی و چگونگی و میزان
کاربرد این فنآوریها و مدیریت منابع اطلاعاتی بحث و بررسی دقیق و مفصلی
نشده یا اجرا نگردیده است.
میتوان اولین گام برای کاربرد فنآوریهای اطلاعاتی را آگاهی مدیران از
ارزش بالقوة آن دانست. همان طوری که با فعالتر شدن مدیریت، بکارگیری اصول و
علوم آن سادهتر گردید، با ارج نهادن به نقش اطلاعات در سازمان به کاربرد
فنآوریهای اطلاعاتی و نیز نقشآفرینی اطلاعات در تصمیمات و استراتژیهای
مدیریتی و چگونگی بهرهگیری از آن آگاهتر خواهیم شد.
تکنولوژی (فنآوری) :
تکنولوژی یکی از عوامل موثر و تعیین کننده در ساختار سازمانی است و
تغییرات و تحولات تکنولوژیکی باعث پیدایش صنایع و مشاغل جدید و از بین رفتن
یا بیاهمیت شدن بعضی از صنایع و مشاغل قبلی میگردد. بنابراین ورود
تکنولوژی به سازمان محدودیتها و فرصتهایی را پدید میآورد که از جمیع جهات
بر سازمان تاثیر میگذارد. تکنولوژی ترکیب جدیدی از تلاش انسان، ماشینها و
تجهیزات و روشهای انجام کار را ایجاد میکند که نیازمند آمادگی سازمان در
جهت پذیرش و انتخاب ترکیب صحیح میباشد. در مفهوم واقعی تکنولوژی، اتفاق
نظر کامل وجود ندارد. برداشتهای متفاوت از تاثیر تکنولوژی در سازمان شده
است همچین سطوح تجزیه و تحلیل تاثیر تکنولوژی در سازمان نیز متفاوت بوده
است و عدهای کل سازمان را بعنوان استفاده کنندگان تکنولوژیهای متفاوت و
حتی عدهای دیگر فرد را بعنوان یک واحد تاثیرپذیر تکنولوژی مورد بررسی قرار
دادهاند.
به همین جهت تعریف واحدی از تکنولوژی ارائه نشده است.
به هر حال، تکنولوژی عبارتی است که برای هر نوع سازمانی قابل کاربرد
است. سازمانها همگی اعم از صنعتی و خدماتی از تکنولوژی استفاده میکنند.
همه سازمانها به این منظور بوجود آمدهاند که تغییری را در «شیء» بوجود
آورند و ایجاد این تغییر مستلزم داشتن تکنولوژی است. البته شیء مذکور حتما
نباید دارای شکل ظاهری و مادی باشد، بلکه میتواند شامل مواردی مثل
اطلاعات، نمادها و حتی افراد نیز باشد. محسوس و ملموس بودن یا نبودن شیء
مورد تغییر در سازمان، تاثیری در مفهوم و اهمیت تکنولوژی به طور عام ندارد
به عبارت دیگر بعنوان عامل موثر هماهنگی که در یک پالایشگاه نفت مورد بررسی
قرار میگیردبه همان نحو نیز در یک موسسه بیمه مورد تجزیه و تحلیل قرار
میگیرد.(Scott . Bedeian . 1986)
تکنولوژی در جهان پیشرفته امروز، همان گنج پر ارزشی است که نوع بشر پس
از قرنها تلاش برای دانستن و کاربرد دانشها برای زندگی بهتر و آسانتر بدست
آورده است و در یک کلام میتوان گفت تکنولوژی دستاورد دانش است. (هوا
کیمیان، 1374، ص 20)
علم، صنعت و تکنولوژی میتوانند جامعه و جهان را متحول کنند تا آن حد که
پایهگذار تحولهای تاریخی باشند و جوامع بشری را از دورانی به دوران دیگر،
با ویژگیهای کاملا متفاوت انتقال دهند. «ژان ـ ژاک سروان ـ شرایبر»
نویسنده کتاب (تکاپوی جهانی)از لحظههای استثنایی و دگردیسی جوامع سخن
میگوید که پیشرفت تکنولوژی زمینهساز آن خواهد بود. شرایبر میگوید «ما در
لحظهای استثنایی از دگردیسی جوامع از جمله جامعه خودمان (فرانسه) زندگی
میکنیم، لحظهای که نظیر آن در طول قرنها کمتر پیش میآید. … شرایبر برای
اثبات این سخن به پیشگفتار کتاب «تکاپوی آمریکا» استناد میکند.
پنج قرن پیش، رابله و سروانتز، بر پایه اختراع صنعت چاپ، جهش بزرگ
نورزایش (رنسانس) را بنا نهادند. و نظم اخلاقی را به لرزه در آوردند. زیر و
رو شدن فنون در ساختهای اجتماعی و الگوی ذهنی جامعه قرون وسطی شکاف ایجاد
کرد. این ضربه «نوزایش» را بوجود آورد.
شرایبر ابراز امیدواری میکند که این بار تحول جهان به گونهای باشد که
همه جوامع از دستاوردهای آن برای رفاه و بهرورزی بهره گیرند. او میگوید
«البته اراده و حماسه را نباید از ماشینهای کوچکی که مردمان سواحل اقیانوس
آرام یکی پس از دیگری به خدمت ذکاوت انسانها در میآورند، انتظار داشت.
اگر قرار است و باید جامعه اطلاعات که هم اکنون جانشین جامعه صنعتی فرو
پاشیده میشود، به اشتغال کامل استعدادهای همه بیانجامد و درهای آینده را
بر روی ما و پنج میلیارد انسان دیگر پیش از پایان نفت، بگشاید، یک انقلاب
اجتماعی آنهم همین امروز ضروری است…»
با این تفاسیر باز بنظر میرسد که هنوز نمیتوان تعریف جامعی را از
تکنولوژی ارائه داد ما در این پژوهش پس از بررسی تعاریف متعدد از تکنولوژی
تعریف هنری مینتزبرگ از تکنولوژی را جامعتر یافتیم مینتز برگ تکنولوژی را
عبارت از ابزاری میداند که برای دگرگون کردن «وارده یاin Put » به «ستاده
یا Out Put» در هستة عملیاتی بکار میرود. مجموع تکنولوژیهای مورد استفاده
در سازمان، نظام فنی سازمان را تشکیل میدهند که شامل سه تکنولوژی، انسانی،
ماشینی و روشهای انجام کار میباشد. (مینتز برگ، 1371 ص 17)
همانطور که در صفحات پیشین اشاره کردیم تکنولوژی یکی از عوامل تاثیرگذار
بر ساختار سازمانی است. و از نخستین سالهای انقلاب صنعتی آنچه نقطه
همگرایی صاحب نظران قرار گرفت، فنآوری و پیشرفتهای آن بود که ضمیمه
استمرار انقلاب را فراهم آورد. تاثیر فنآوری بر روابط افراد، گروهها و
سازمانها مورد توجه صاحبنظران قرار گرفت و در طول سالهای قرن بیستم تحقیقات
قابل ملاحظهای به منظور شناخت ماهیت و عوامل موثر در فنآوری صورت گرفته
است در اینجا ما به چند نمونه اشاره خواهیم کرد:
1- پژوهش وود وارد[12]:
خانم جون وود وارد (1971 ـ 1916 م) استاد جامعه شناسی صنعتی دانشگاه
علوم تکنولوژی امپریال دانشگاه لندن بود او تحقیقات خود را در دانشگاه
لیورپول شروع کرد ولی اشتهارش را مرهون مطالعاتی است که وی متعاقبا در سمت
مدیره واحد پژوهشهای مناسبات انسانی در دانشکده فنی اسکس جنوب شرقی بر روی
تکنولوژی و ساختار در شرکتهای تولیدی بعمل آورده است. بعدها او و
همکارانش، ضمن توسعه مطالعات یاد شده بر عمق آنها نیز افزودند. وود وارد و
همکارانش حدود 100 شرکت را مورد مطالعه قرار دادند که اطلاعات بدست آمده از
هر شرکت با شرکتهای دیگر متفاوت بود شاید یکی از دلایل متفاوت بودن نتایج
اندازه شرکتها بود که یکی شاید 10 کارمند و دیگری 100 کارمند داشت. (نمودار
1 ـ2)
وود وارد سازمانها را در سه گروه کلی فرهمند، سنتی و بور و کراتیک جای داد و در این نوع طبقهبندی نکاتی از قبیل:
سلسله مراتب اداری بین بالاترین و پایینترین سطح، حیطة نظارت و یا
میانگین افرادی که زیر نظر یک سرپرست بکار اشتغال دارند، میزان ابهام یا
وضوح در شرح وظایف کارکنان، حجم مکاتبات و دستور العملها، میزان تقسیم
وظایف کارشناسان و متخصصین مورد نظر وی بودند. وود وارد درمییابد که
سازمانها از نظر ویژگیهای بالا با هم متفاوت هستند. مثلا در یکجا افراد
تحت سرپرستی یک سرپرست خیلی کم بودند و در جایی دیگر شاید 80 تا 90 نفر.
سلسله مراتب در واحدهای تولیدی از حداقل 2 تا حداکثر 8 رده میرسید و
ارتباطات در جایی بکلی بصورت شفاهی انجام میگرفت اما در جایی دیگر همین
ارتباطات کلا بصورت کتبی صورت میپذیرفت. او از خود پرسید این تفاوتها ناشی
از چیست؟
گروه خانم وود وارد برای یافتن پاسخ به سوال فوق ابتدا فرض کردند که
ممکن است اندازه یا سوابق تاریخی سازمانها دلیل اختلافشان باشد. اما به
جوابی نرسیدند. ولی وقتی تفاوت بین فنون متفاوت تولید بررسی گردید، معلوم
شد واقعا فنآوری تولید با سلسله مراتب، حیطه نظارت و آن ویژگیهای
سازمانی فوق الذکر ارتباط دارد. وود وارد و همکارانش ادعا نکردند که
فنآوری تنها عامل موثر در ساختار یک سازمان است همچنان که نگفتند مدیران
نمیتوانند بر ساختار سازمانها اثر بگذارند اما تاکید کردند که فنآوری
در ساختار سازمان اثر عمدهای دارد.
نتایج اصلی تحقیقات خانم وود وارد بشرح ذیل میباشد:
1ـ ساختار سازمان با فنآوری ارتباط دارد.
2ـ سلسله مراتب همراه با پیچیدگی فنآوری تولید بیشتر میشود.
3ـ تعداد افراد تحت نظارت در تولید انبوه بیشترین ولی در تولید سفارشی و پیوسته پایین است.
4ـ هزینه نیروی کار همراه با افزایش پیچیدگی فنآوری کاهش مییابد و از
36 درصد تولید سفارشی 34 درصد از کل هزینههای تولید در تولید انبوه به 14
درصد در تولید پیوسته میرسد.
5 ـ نسبت کارکنان اداری و سرپرستی به کارگران ساعت مزد با پیچیدگی فنآوری کاهش مییابد.
6ـ با پیچیدگی فنآوری سطح تحصیلات کارکنان بالا میرود.
7 ـ با افزایش پیچیدگی فنآوری، حیطه نظارت مدیریت سطح بالا افزایش مییابد.
8 ـ سازمان تولید سفارشی و پیوسته انعطافپذیر است ولی در تولید انبوه شرح وظایف، مقررات و مسئولیتها دقیقا باید رعایت شود.
9 ـ ارتباطات کتبی بخصوص در تولید انبوه بیش از ارتباطات کتبی در تولید سفارشی و پیوسته است.
10 ـ تقسیم کار و تخصص در تولید انبوه شدید است.
11 ـ علیرغم نیاز به کنترل شدیدتر در تولید انبوه، فاصله مدیریت با سرپرستی بیشتر است.
(رحمان سرشت، 1377، ص 134 ـ 132)
لازم به یادآوری است که خانم وود وارد شرکتهای مورد مطالعه خویش را به سه دسته ذیل تقسیم کرد:
1 ـ تولید تک محصولی و دستههای کوچک[13]: که
این شرکتها معمولا به صورت کارگاه هستند و سفارشات اندک میگیرند و بر طبق
خواست مشتری عمل میکنند و در نتیجه استفاده بسیاری زیادی از دستگاههای
پیشرفته و مکانیزه ندارند.
2 ـ تولید انبوه و دستههای بزرگ[14]: که یک نوع فرایند تولید یا ساخت است که از قطعات استاندارد استفاده میکند و سیستم تولید نسبتا طولانی است.
3 ـ فرایند تولید مستمر[15]: در
فرایند تولید مستمر همه کارها بوسیله دستگاههای پیشرفته و مکانیزه انجام
میشود. در این فرایند چیزی بنام شرع یا متوقف ساختن دستگاه وجود ندارد.
(دفت، 79، ص 211 ـ 207)
نمودار (1 ـ 2) طبقهبندی وود وارد از صد شرکت برتیانیا بر اساس سیستم تولید.
منبع: (وود وارد، به نقل از دفت، 1379، ص 209)
2 ـ پژوهش، درک پیوو و گروه آستن:
این گروه سازمانها را آنچه که هستند مورد مشاهده و مطالعه قرار دادند.
آنان در تحقیقاتشان ویژگیهایی از قبیل هدف، مالکیت، فنآوری، اندازه و
وابستگی سازمانی را مطالعه کردند، تا اثر آنها را بر میزان و شدت ساخت
ارادی، وظایف کارکنان و تمرکز اختیارات در سازمان آشکار سازند. معلوم گشت
مالکیت و فنآوری هیچ کدام بر ساختار سازمانی اثر قابل ذکری نمینهند!
مالکیت دولتی یا خصوصی چه محدود به یک خانواده کوچک یا گسترده در بین جمع
بزرگی از افراد غیر مربوط به هم و نیز فنآوری تولید هیچ تغییر محسوس در
قالبمندی فعالیتهای اعضای سازمان و تمرکز اختیارات سازمانی بوجود نمیآورد.
طبعاً این یافتة علمی حتی نتایج حاصل از تحقیقات خانم وود وارد را قابل
تعمقتر و ارزش و اعتبار آن را محدود میکند.
عواملی که بر ساختار سازمانی اثر گذاشته و میگذارد اندازه سازمان و
اتکا یا وابستگی آن به سازمانهای دیگر است. هر قدر سازمان بزرگتر شود
احتمال اینکه شمار تخصصهای مورد نیاز آن فزونی یابد بیشتر خواهد شد و هر
قدر سازمان بزرگتر شود (یعنی تعداد کارکنان آن افزایش یابد) نیاز به کنترل
امور از طریق تدوین و اعمال راهکارهای استاندارد و استفاده از دستورالعملها
و چارچوبهای مشخص بیشتر خواهد شد. هر قدروابستگی سازمان به تعدادی از
اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از سهامداران، فروشندگان مواد اولیه، خریداران
محصولات تمام شده بیشتر باشد برای تصمیمگیری از آزادی عمل کمتری برخوردار
خواهد بود حتی اگر به یک سازمان وابسته اختیار تصمیمگیری در بعضی موارد
داده شود باز تصمیمات در درون خود حالتی متمرکز خواهد داشت و بطور غیر
متمرکز قابل اتخاذ نخواهد بود.
3 ـ مطالعات جیمز تامپسون:
تامپسون در مطالعات تئوریک خود به بررسی و طبقهبندی فنآوریهای موجود
پرداخته است به نظر تامپسون در ساختار سازمانی فنآوری که دارای نقش کلیدی
است، فنآوری اساسی است. فنآوری اساسی عبارتست از فرایندی که برای تبدیل
درون داد به برون داد و عودت آن به محیط، بکار میرود. (رابنیز، ص 162)
تامپسون فنآوری را به صورت ذیل طبقهبندی میکند:
1 ـ فنآوری پیوسته مستمر: اگر وظایف عملیات بطور
متوالی با هم وابستگی متقابل داشته باشند، فنآوری پیوسته خواهد بود. در
فنآوری میانجی روابط بین فعالیتها بصورت روابط متقابل مکمل و یا تمام
کننده میباشد. یعنی فعالیت الف باید قبل از فعالیت ب انجام شده و فعالیت ب
پس از تکمیل به فعالیت ج منتهی خواهد شد. خطوط تولید شرکتهایی که بصورت
انبوه بوده از نوع فنآوری مستمر استفاده میکنند.
2 ـ فنآوری واسطهای: تامپسون فنآوری واسطهای را
نوعی فنآوری که مشتری را به دستاورد سازمان پیوند میدهد تعریف کرده است.
ویژگی مهم این فنآوری وابستگی متقابل فعالیتهاست. در این فنآوری روابط
بین فعالیتها بصورت وابستگی متقابل پشت سر هم میباشد. در سازمانهایی که از
این نوع فنآوری استفاده میشود، استاندارد کردن کارها و برنامهریزی
ابزار هماهنگی محسوب میشود.
3 ـ فنآوری متمرکز (فشرده): سومین گروه فنآوری از
دیدگاه تامپسون، فنآوری متمرکز است. فنآوری متمرکز دادن پاسخ متعارف به
مجموعه متنوعی از شرایط گوناگون و موارد استفاده اقتضایی است. فعالیتها در
این نوع فنآوری به طور متقابل به هم وابسته هستند. به علت وجود این
وابستگی متقابل، نیاز است تا ارتباط چند جانبه، درک متقابل پرسنل از
یکدیگر، توانایی برخورد با مشکلات از دید دیگران در این سازمانها وجود
داشته باشد. روابط بین عوامل سازمانی با انواع فنآوری ذکر شده در
جدول (1 ـ 2) بطور خلاصه آمده است. (رابنیز، 1380، ص 163 ـ 160)
نوع فنآوری
|
نوع رابطه بین فعالیتها
|
اطلاعات و نقش آن در تصمیمگیری
|
پیچیدگی سازمانی لازم
|
نوع هماهنگی لازم
|
فنآوری پیوسته
|
ردیفی
|
متوسط
|
متوسط
|
برنامه
|
فنآوری واسطهای
|
مکمل
|
کم
|
کم
|
استاندارد کردن
|
فنآوری فزاینده
|
چندسویه
|
زیاد
|
زیاد
|
تعدیل متقابل
|
جدول (1 ـ 2) روابط بین عوامل سازمانی با انواع فنآوری
تعریف فنآوری اطلاعات:
فنآوری اطلاعات واژهای است که در بر گیرنده دو موضوع محاسبات[16] و
ارتباطات[17]میباشد. تعابیر مختلفی از این واژه ارائه شده است، در یکی از
تعابیر، به پردازش اطلاعات اداری محدود شده است و در تعبیر دیگر به کاربرد
رایانه در امور تولیدی مانند استفاده از آدم وارهها و کنترلهای از راه
دور اشاره دارد. (مومنی، 1372، ص 191)
«اصطلاح فنآوری اطلاعات برای توصیف فنآوریهایی بکار میرود که ما را
در ضبط ذخیرهسازی، پردازش، بازیابی، انتقال از طریق فاکس، میکروگرافها
ارتباطات از راه دور، همچنین فنآوریهای قدیمیتر بایگانی اسناد، ماشینهای
محاسباتی مکانیکی، چاپ و حکاکی را در بر میگیرد. (بهان، هولمز، 1377، ص
5)
فنآوری اطلاعات بر بکارگیری سیستمهای اطلاعات، ارتباطات و سیستمهای
مکانیزاسیون اداری بنام کامپیوتر تاکید دارد. (تهرانی، تدین، 1379، ص 9)
میتوان گفت فنآوری اطلاعات در تعریف محدودش به جنبههای مرتبط با
فنآوری یک سیستم اطلاعاتی اشاره دارد و شامل: سختافزار، بانک اطلاعاتی،
شبکههای نرمافزار و دیگر ابزارها میباشد در این تعریف فنآوری اطلاعات:
میتوان بعنوان یک زیر سیستم، سیستم اطلاعاتی در نظر گرفته شود. برخی مواقع
فنآوری اطلاعات را مترادف سیستمهای اطلاعاتی نیز بکار میبرند و یا حتی
میتوان بعنوان یک مفهوم گستردهتر، در بر گیرنده چندین سیستم اطلاعاتی،
کاربران و مدیریت بکار رود.(Turban & others,1996. P:9)
در تعریف دیگری گفته شده است که فنآوری اطلاعات یک طبقهبندی وسیع از
تکنیکهای ارتباطات است که سریعا به چگونگی ارتباط مدیران اثر میگذارد و
شامل دستگاه ضبط نوارهای ویدئویی، وسایل و خدمات پاسخگویی تلفنی، سیستمهای
تلویزیونی مدار بسته و دستگاه پست تصویری میباشد.(Lewis & others.
1995, P:392)
در یک جمعبندی کلی فنآوری اطلاعات را میتوان نقطه همگرایی الکترونیک،
پردازش داده و ارتباطات دور برد[18] دانست. این همگرایی دو جنبه دارد:
نخست از میان رفتن فاصلهها و در نتیجه قرار گرفتن رایانههای سابقا مجزا
از هم در یک شبکه گسترده جهانی، و دوم رایانهای شدن سیستمهای ارتباطات دور
برد که باعث ایجاد ظرفیتهای جدیدی، در انتقال صدا و تصویر میشود. این
همگرایی دو وجهی ابزارهای جدیدی را برای گردآوری، ذخیرهسازی، پردازش،
سازماندهی، انتقال و نمایش اطلاعات در اختیار انسان قرار میدهد. (فرنه،
1375، ص 132)
پیشرفتهای،حاصل در زمینه فنآوری اطلاعات را میتوان بیواسطه ناشی از
پیشرفت اخیر میکرو الکترونیک دانست. زیرا نتایج علمی و مرتبط با فنآوری
بدست آمده در عرصه ترانزیستورها، نیمههادیها[19] و مدارهای یکپارچه[20]، و
تراشهها[21]، چنان بوده است که امروزه نقش چسبی را دارد که بخشهای
گوناگون سازمان را به یکدیگر پیوند میدهند. این عامل همچون تیری در ترکش
مدیریت بوده و همزمان ابزار کنترل و نوآوری است.(Turban, 1996. P:13)
تکنولوژی اطلاعات، امروزه از مدارهای الکترونیکی برای پردازش اطلاعات
استفاده میکند. تکنولوژی اطلاعات جایگزین و یا مکمل تواناییهای جسمی
انسان شده است و این مورد در مقایسه با تکنولوژی مکانیکی که جایگزین
تواناییهای جسمی انسان است قابل توجه است، عدهای معتقدند که تکنولوژی
اطلاعات تنها برای فعالیتهایی قابل کاربرد است که تحت عنوان «پردازش داده» و
بایگانی اطلاعات قرار میگیرند، در حالی که عدهای دیگر هرگونه کاربرد و
استفاده از تجهیزات الکترونیکی مانند رباتها در اتوماسیون تولید را نیز تحت
عنوان تکنولوژی اطلاعات میدانند. نظر منطقی دیگر آنست که مفهوم تکنولوژی
اطلاعات آن کاربردها و مواردی را در بر میگیرد که تا حدی در بر دارنده
پردازش الکترونیکی دادههاست. (Child, 1984, P:20)
تاریخچه فنآوری اطلاعات:
تاریخچه فنآوری اطلاعات به چهار دوره اصلی تقسیمبندی میگردد و هر یک
به وسیله فنآوری اصلی که در آن زمان برای حل مسائل مربوط به داده، پردازش،
بازداد و ارتباطات بکار میرفته متمایز میگردد. این چهار دوره عبارتند
از:
عصر قبل از مکانیکی[22] (1450 ـ 3000 قبل از میلاد مسیح)
عصر مکانیکی[23] (1840 ـ 1450 پس از میلاد مسیح)
عصر الکترو مکانیکی[24] (1940 ـ 1840 پس از میلاد مسیح)
عصر الکترونیک[25] (زمان حال ـ 1940 پس از میلاد مسیح)
چگونگی ذخیره و نمایش اطلاعات بگونهای که دقیق و روشن و دائمی باقی
بماند، از جمله مسائل اساسی بود که انسانها در طی دوره ما قبل مکانیکی با
آن روبرو بودند و با اختراع الفبا و اولین سیستمهای نوشتاری و شمارش،
ایجاد سیستمهای شمارش 9 رقمی و سپس 10 رقمی، کاغذ، قلم، کتاب و کتابخانه به
انسان امکان غلبه بر موانع و شناخت بهتر جهان اطراف را عطا نمود و به او
اجازه داد به ثبت و انتقال دیدههایش بپردازد. اما زمان و هزینة زیادی مورد
نیاز بود و برای همه بهرهگیری از این امکانات ممکن نبود. مخترعین با
بهرهگیری از ابزارها و فنآوری موجود (چرخ زنده، محورها و قدرت انتقال
مکانیکی بوسیله آنها) ماشینهایی را اختراع نمودند که برخی کارها را که
انسان عادت داشت خودش انجام دهد به جای او انجام میداد. (عصر مکانیکی). با
پیچیدهتر شدن نیازهای جوامع صنعتی، نیاز به فنآوری قدرتمندتر برای
پشتیبانی از سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته افزایش مییافت. دستیابی به
روشهایی برای مهار الکتریسیته کلید پیشرفت در این دوره (الکترو مکانیکی)
بود و دانش و اطلاعات میتوانست تبدیل به ضربات الکتریکی گردد. در طی 50
سال پس از عصر الکترو مکانیکی نیاز به فنآوری سریعتر، قدرتمندتر و
معتبرتر برای کمک به انطباق با تغییرات سریع دنیای اطراف. یک مساله کلیدی
بود و کشف فنآوری دیجیتال که قادر بود این نیاز را مرتفع سازد پیشرفت اصلی
این دوره بود.
(laudon & others, 1996, PP:37 - 48)
نمودار زیر منعکس کننده این طبقهبندی است:
اولین سیستم شمارش (چرتکه)
|
اولین سیستم نوشتاری و الفبا
|
1000 سال قبل از میلاد
|
قبل از میلاد 3000
|
ابزارهای اولیه: خاک رس (سفال)،پاپیروس ـ نی
مفهوم صفر و سیستم شمارش 10 رقمی
|
اولین سیستم شمارش 9 رقمی
|
اولین کتابها و کتابخانهها
|
1000 بعد از میلاد
|
100 بعد از میلاد
|
قبل از میلاد 900
|
ماشین بافندگی جوزف ژاکار
|
دستگاه چاپ نورنبرگ
|
عصر مکانیکی
(1840-1450)
|
ساخت کاغذ در اروپا
|
1800
|
1500
|
1450
|
بعد از میلاد 1100
|
محاسبهگرهای الکترومکانیکی
|
شروع ارتباطات از راه دور
|
عصر الکترومکانیکی (1940-1840)
|
ماشین بابیج
|
1890
|
1880
|
1840
|
1820
|
اختراع تلفن و تلگراف
عصر الکترونیک (حال 1940)
|
ماشین Mark Hollerith
|
محاسبهگرهای الکترومکانیکی
|
1940
|
|
1890
|
نسل چهارم رایانهها
|
نسل سوم رایانهها
|
نسل دوم رایانهها
|
نسل اول رایانهها
|
حال
|
1979
|
1964
|
1959-1958
|
(2 ـ 2. نمودار تاریخچه فنآوری اطلاعات)
همانگونه که در نمودار فوق نشان داده شده است. یکی از نخستین و مهمترین
وسیله محاسبهای که در اختیار انسان بوده، انگشتان دست است. او از وسایل
ابتدایی دیگری نظیر دانههای شن، تکههای چوب و … نیزه بهره گرفته است.
اما با پبشرفت زندگی اجتماعی این وسایل و ابزارهای اولیه بتدریج کارآیی خود
را از دست دادند و انسان مجبور شد وسایل دیگری را ساخته و بکار گیرد.
چرتکه یکی از قدیمیترین ابزارهایی است که برای این منظور ساخته شده و بکار
گرفته شده است. در سال 1642 دانشمند جوانی بنام بلز پاسکال[26] اهل فرانسه
برای رهانیدن خود و پدرش از زحمت محاسبات مربوط به دربار فرانسه، اولین
ماشین حساب مکانیکی را که به آن ماشین جمع زن مکانیکی لقب دادند، ساخت.
استفاده از این وسیله به علت حجم و وزن زیاد آن عملا گسترش چندانی نیافت.
اما ایده بکار برده شده در آن مورد توجه لایب نیتز ریاضیدان آلمانی قرار
گرفت. وی در سال 1671 ماشین محاسبه کاملتری ساخت که علاوه بر اعمال جمع و
تفریق قادر به انجام دادن محاسبات ضرب و تقسیم نیز بود. ضمن کاملتر شدن
ماشینهای محاسباتی مختران به دنبال یافتن وسیلهای بودند که بتوان
فرمانهایی را در آن ضبط و سپس به کمک آنها اعمال ماشینهای مخصوص دیگر را
کنترل کرد. باسیل بوشون[27] توانست با استفاده از نوارهای کاغذی سوراخ شده،
کار ماشینهای بافندگی را به گونهای کنترل کند. با توسعه این روش،
کارخانههای بافندگی ماشینهای کاملا خودکار در فرانسه ساخته شد که بوسیله
یک سری کارتهای مقوایی سوراخ شده کنترل میشد. ژوزف ژاکار در ساخت این
ماشینها سهم عمدهای داشت. (فتحآبادی و علاقهبند، 1375، ص 13 ـ 12)
در همین دوره چارلز[28] بابیج استاد دانشگاه کمبریج، طرحهای مختلف ساخت
وسایل محاسباتی را با هم ترکیب کرد تا به یک وسیله محاسباتی برای انجام
اعمال ریاضی پیچیدهتر دست یابد و در دهة 1820 ماشینی را طرح کرد که موتور
تفاضلی[29] نامید. وی در دهة 1830 وسیلة دیگری را طراحی نمود که از طریق
کارتهای سوراخ شده اطلاعات را دریافت مینمود. و پس از انجام محاسبات لازم،
دادهها و نتیج حاصله را چاپ مینمود. این ماشین دارای حافظه بوده،
میتوانست. اعداد ورودی و نتایج محاسبات را ذخیره نماید. وی این دستگاه را
موتور تحلیلی[30] نامید. (Laund on and Others, Opcit, P.41)
کار این ماشینها، اساس کار کامپیوترهای امروزی گردید. از این رو بابیج
را پدر رایانههای الکتونیکی گویند، بابیج در اثر محدودیتهای فنی و مهندسی
آن دوره نتوانست ماشینهای مورد نظر خود را تکمیل کند. و بر این اساس این
نوع رایانهها هرگز ساخته نشدند. (رحمانی، 1376، ص 1)
در ادامه این تلاشها شخصی بنام هرمان هولریث[31] در اولین تلاش برای
مکانیزه کردن کار آمارگیری شکست خورد. اما سرانجام به ساختن دستگاهی موفق
گردید که او را به شهرت جهانی رساند. او ماشین جدولبندی الکترونیکی ساخت
خود در سال 1986 آنرا به یک شرکت فروخت. بعدا از ادغام این شرکت در چند
شرکت دیگر شرکت I.B.M بوجود آمد. (فراخانی بهار، 1370، ص 27 ـ 23)
عصر الکترونیک عصر پیدایش تحولات چشمگیردر رایانهها و ظهور نسلهای
جدیدی از آنهاست به گونهای که در سالهای حدود 1940 تاکنون شاهد عرضه چهار
نسل از آنها میباشیم:
الف) رایانههای نسل اول:
یکی از رایانههایی که در این دوره ساخته شد، ایناک با 30 تن وزن که 170
متر فضا را اشغال میکرد و 1800 لامپ خلاء در آن بکار رفته بود. برخی از
ویژگیهای رایانههای نسل اول عبارت بودند از: حجم زیاد، ظرفیت محدود
حافظه، سرعت محدود، برنامه نویس به زبان ماشین، تک منظور بودن آنها، تولید
گرما و حرارت زیاد و نیاز به دستگاههای خنک کننده قوی، نیاز به نیروی برق
بالا و غیر قابل اعتماد بودن.
ب) رایانه نسل دوم:
پس از اختراع ترانزیستور نخستین رایانه تمام ترانزیستوری در سال 1958
ساخته شد. پیشرفت دیگری که در همین دوره بوجود آمد پیدایش زبانهای
رایانهای بود (اسمبلی، فرتون، کوبل). با استفاده از ترانزیستورها جای لامپ
خلاء از مصرف برق کاسته شد و حرارت و گرمای کمتری تولید شد. رایانههای
این نسل، افزون بر حجم و وزن کمتر، قابل اعتمادتر نیز بودند و به سرعت آنها
نیز افزوده شده بود